دکتر حمیدرضا صادق محمدی، عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی در دلنوشتهای به مناسبت دوازدهمین سالگرد درگذشت دکتر کاظمی آشتیانی، موسس پژوهشگاه رویان به بیان برخی خاطرات خود با او و عمق ایمانی که کاظمی به کارش داشت، پرداخته است.
به گزارش آیسام و به نقل از ایسنا، متن کامل نوشته دکتر صادق محمدی به این شرح است:
«… یا عاشق باشد
رویش مبارک انقلاب، دکتر سعید کاظمی آشتیانی
امسال نیز همانند بسیاری از سالهای قبل توفیق حاصل شد تا در مراسم محفل قرآنی سالگرد درگذشت دکتر کاظمی آشتیانی در ۱۴ دی ماه شرکت کنم. او سال ۱۳۸۴ به دیار باقی شتافت و دوستان پژوهشگاه رویان همه ساله با برگزاری مراسم بزرگداشت یاد او را گرامی میدارند. در همان اوایل برنامه که قاری خوش صوت قرآن آیاتی را از سوره مبارکه ابراهیم (ع) در ارتباط با شجره طیبه تلاوت میکرد ناخودآگاه ذهنم به تعبیر عمیق «رویش مبارک انقلاب» منعطف شد که رهبر معظم انقلاب در پیام تسلیت دکتر کاظمی بهکار برده بودند. فضای تالار از صوت زیبای قرآن آکنده بود و من چشم بر تصویر دکتر کاظمی داشتم و سفر ذهنی به سالهای قبل و خاطراتی از او که از نیمه دهه شصت میشناختمش به عنوان جهادگر عاشق و پرتلاش.
آشناییام با او وقتی بیشتر شد که به مناسبت تصدی مسئولیتی از سال ۱۳۷۶ ارتباط کاری نزدیکتری پیدا کردیم. هر چند که آن مسئولیت سه سال بیشتر بهطول نینجامید و با استعفای من خاتمه یافت، اما به سبب تداوم عضویت هر دو ما در شورای علمی جهاد دانشگاهی از سال ۱۳۷۶ تا آخرین روزهای حیات دنیوی او در سال ۱۳۸۴، در جلسات شنبههای یک هفته در میان شورا که هر دو ما از جمله اعضایی بودیم که در جلسات به صورت مرتب شرکت میکردیم دیدارهایمان تداوم یافت.
به سبب بعد مسافت دفتر کار هر یک از ما با دفتر مرکزی جهاد دانشگاهی (محل برگزاری جلسات شورا) برای به موقع رسیدن به جلسه هر دو زودتر از محل کار حرکت می کردیم و معمولاً حدود نیم ساعت زودتر از شروع جلسه در اتاق شورا حاضر میشدیم و منتظر میماندیم و گپ و گفتی داشتیم تا دیگر دوستان عضو شورای علمی نیز به ما ملحق شوند. هر وقت دکتر کاظمی در جلسات شورای علمی به مناسبت، گزارشی از فعالیتهای برجسته علمی و دستاوردهای بزرگ و شایان توجه همکارانش در پژوهشگاه رویان ارائه میکرد آنقدر زیبا، با شوق، هیجان و عاشقانه این دستاوردها را بیان مینمود که همه دوستان شورا به وجد میآمدند. در چنین اوقاتی همیشه از تلاش و فداکاری زایدالوصف همکارانش میگفت بدون اینکه اشارهای به نقش بیبدیل خود در مدیریت این مجموعه بینظیر بنماید.
خوب بهخاطر دارم در یکی از روزهای شنبه که به نظرم اوایل دهه هشتاد بود در اتاق جلسات شورای علمی تنها نشسته بودم، پس از دقایقی دکتر کاظمی وارد اتاق شد جزو مواردی بود که توانستم در سلام بر او پیشی بگیریم، بعد از دو سه کلامی احوالپرسی متوجه شدم کمی گرفته و کلافه است. بدون اینکه پرسشی کنم شروع کرد به درد دل، از همکاران هیأتعلمی و پژوهشگر برجستهاش گفت که علیرغم گرفتاریهای معیشتی در زندگی، پر تلاش فعالیت میکنند و به دلیل پایین بودن حقوق در جهاد دانشگاهی در مقایسه با دانشگاهها و دیگر مراکز پژوهشی حفظ آنها در پژوهشگاه رویان علیرغم وجود انگیزههای معنوی بسیار تا چه حد مشکل شده است. گفت که پیش از آمدن به اتاق جلسات با مسئولی صحبت کرده است که به ترتیبی بتواند پرداخت مکملی برای این افراد داشته باشد تا بتوانند فرایند حرکت علمی رویان را همچنان پر شتاب ادامه دهند و اینکه پاسخ شنیده فعلاً کاری نمیشود کرد و هر که نمی تواند با این شرایط در جهاد کار کند میتواند به همان دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی برود… او همچنان میگفت و طنین صدایش بالا و پایین میرفت و من صبورانه و با دقت گوش میدادم، میدانستم که بهتر است سکوت کنم تا حرفهایش را بزند و کمی سبک شود. آخرین جملهاش این بود که با کلافگی اداء کرد “آدم باید دیوانه باشد و در جهاد بماند” و بعد سکوت کرد مثل اینکه این کلام از دهانش پریده باشد، با کمی مکث گفتم: «یا دیوانه باشد یا عاشق»، دو سه ثانیهای با مهربانی چشم در چشم من دوخت و همان لبخند همیشگی بر لبانش نشست و با شوخطبعی سری به علامت تأیید تکان داد و تکرار کرد: «… یا عاشق باشد».
ذهنم به داخل فضای مراسم باز میگردد و استاد ارجمند آقای دکتر سید حسن شهرستانی، استاد سالهای دور دکتر کاظمی در مورد خاطرات او صحبت میکند در مورد عشق و خردمندی او، … و برای من کاظمی همچنان زنده است نمونهای کامل از «جهادگر عاشق دیوانه خردمند!»”
منبع: صادق محمدی، حمیدرضا، مجموعه خاطرات شخصی: دیوانه یا عاشق، ۱۴ دی ۱۳۹۶٫
وظیفه_شناسی
دفتر_پنجم_رفتارها_و_گفتارها»
انتهای پیام
گردآوری: مجله تفریحی و سرگرمی آیسام
(۰)
لینک به منبع : دلنوشته حمیدرضا صادق محمدی به مناسبت دوازدهمین سالگرد درگذشت دکتر آشتیانی
امتیاز بدهید :
موضوع : | بازدید : 322
برچسب ها :